تلاقی آدم‌ها و ترانه‌ها

تلاقی آدم‌ها و ترانه‌ها

یادآوری آدم‌ها و خاطره‌ها موقع شنیدم یه سری از آهنگ‌ها رو دوست دارم.

مثلا با شنیدن 'غروب' دایی محسن خیلی شیک و مجلسی میاد میشینه رو به روم.

'محله‌ی بنده نواز' مامان رو برام تداعی می‌کنه که هر بار یه حس سرزنده می‌ریزه تو وجودم و بابا تاکید می‌کنه که واقعا شعر قوی‌ای داره.

'انقضا' ریحانه رو به خاطرم میاره که یهویی از یه آهنگ خوشش اومد و اون رو واسه من فرستاد و منم قفل زدم روش یه مدت.

'گل عشق' اما جزو اون‌ خاطرات تلخیه که تا می‌تونم از شنیدنش دوری می‌کنم، گل عشق نه فقط من رو، همه رو یاد احمدرضا میندازه.

'فریاد زیر آب' سندش خورده به اسم کوثر، که معتقده عاشقانه‌ترین آهنگ جهانه و حقیقتا راست می‌گه. آخه چقدر متن یه آهنگ می‌تونه خوب و واقعی باشه؟! (:

چند تا آهنگ توی سریال زمانه پخش می‌شدن، 'دوست دارم' و 'احساس شک' و 'واست می‌میرم'، این سه تا نماینده‌ی دیوونه‌ بازی‌های من و محسن و حانیه‌ان، تو چرخ و فلک کنسرت می‌ذاریم بیا و ببین!

'جانِ مریم' هم مدت‌هاست به اسم دایی مهدی‌ه، که یه زمانی بهم یاد می‌داد یه بخش‌هاییش رو با ارگ اجرا کنم.

'آسمان همیشه ابری نیست' رو که می‌شنوم دلم می‌خواد برگردم به تابستون‌هایی که می‌رفتم بهبهان و نصفه شب‌ها سریال آسمان همیشه ابری نیست رو نگاه می‌کردم.

وای از امیر بی گزند! همون موقع که آلبومش منتشر شد فرودگاه بودم و می‌خواستم برم تهران. بابا همون جا آلبوم رو برام خرید و فرستاد تا تو راه گوش کنم و در نهایت قرعه‌ی امیر بی گزند به اسم بابا افتاد.

'تقدیر' رو که می‌شنوم حس می‌کنم با زینب نشستیم یه گوشه و داریم غروب آفتاب رو نگاه می‌کنیم و از بزرگ‌ شدن‌هامون حرف می‌زنیم.

بیشترین ضربه‌های روحی رو هم از آهنگ‌های پاشایی خوردم. این ضربه‌ها بر‌میگردن به کلاس چهارم دبستان. که هر روز، تاکید می‌کنم هر روز! گوششون می‌دادم و بعد با یه حالی از ماشین پیاده می‌شدم که انگار همون لحظه تو مسیرِ عشق شکست خوردم و کسی هم نباید از این راز بزرگ خبردار بشه. نه واقعا چرا؟ (: باشه ولی حتی دلم برای اون دل‌گرفتگی‌های کودکانه هم تنگ شده..

بقیه رو نمی‌دونم، ولی کوثر می‌گفت با شنیدن 'مرا ببخش' یاد من می‌افته. باید بپرسم از یه عده، ببینم تو ذهنشون من رو با چه آهنگی به خاطر میارن.. (: پس این یادداشت یه پارت دوم هم خواهد داشت.

.

+از دلایلی که گاهی تصمیم می‌گیرم آهنگ گوش نکنم اینه که ذهن رو مشغول می‌کنه، تو رو وادار به مرور خاطره‌های مختلف می‌کنه، مخصوصا خیال‌پردازی‌های بی نتیجه! ولی بازم تفریح خوبیه و دوسش دارم.


دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی