[قیمة کل امر ما یحسنه]
چهارشنبه, ۱۲ دی ۱۴۰۳، ۱۱:۱۵ ب.ظ
مرد دوستداشتنی خدا، سلام!
در این مهاجرت چند ساله علاوه بر دو چمدان لباس و چند جفت کفش و چندین کیف و انواعی از خرده ریزهای تزئینی، قاب عکس تو را فراموش نکردم؛ در ویترین است و نگاهت همواره دلم را از زمین جدا میکند. نوشتهی بالای سرت هر صبح شده مثل یک بنر بزرگ برای اینکه یادم نرود ارزش هر شخص به اندازهی چیزیست که آن را باارزش میداند.
خلاصهاش اینکه صبحها بعد از مرور این ملزومات برای زندگی، بعد از کنارگذاشتن صدقه برای جاریشدن آرامش، حین بازکردن در و قدم از خانه بیرون گذاشتن، به این فکر میکنم که مسیر پیش رو بدون اعتقاد، مفت نمیارزد.
برایم دعا کن! که فراموش نکنم اعتقاد، معنا میبخشد به هر دم و بازدم، به هر نگاهی که به سمت آسمان نشانه میرود، به هر دستی که به سوی خدا بلند میشود.
برایم دعا کن که مراتب یقین را به حقیقیترین شکل ممکن طی کنم!
- ۰۳/۱۰/۱۲