در مسیر

خسته از خستگی‌ها

شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۱:۲۷ ق.ظ

بعد از آخرین یادداشتم جرقه‌ای توی ذهنم زده شد که یه فضایی رو در نظر بگیرم صرفا برای نامه‌های بی‌نام و نشان. این کار رو انجام دادم اما باز هم دلم راضی نشد و احساس می‌کنم یه چیزی این وسط کمه. می‌دونی، روزها کسل‌کننده‌ شدن و بدتر از همه این جبر و موقعیتِ حوصله‌ سر بر اجازه‌ی لذت بردن از هیچ‌کاری رو بهم نمی‌ده‌. این جبر انقدر لج‌ دراره که حتی بهم اجازه نمی‌ده کاری که وظیفه‌م هست رو درست و حسابی انجام بدم. یه اتفاق جدید لازمه، یه حرفِ نو، یه انگیزه‌ی متفاوت. روزمرگی‌ها دارن به رخوت آلوده می‌شن و این خیلی ترسناکه و کلافه‌کننده‌ست.

  • ۰۳/۰۲/۲۲
  • به نام محیا

نظرات (۱)

این حرفتون منو یاد بات تلگرامی " نامه های اتفاقی" انداخت

 

گرچه اوایل واقعا نامه های پر و پیمون و زیبایی به دستم میرسید . الان نه زیاد .

پاسخ:
یا آدم‌ها کم حرف شدن، یا اولویت‌ها تغییر مسیر دادن
باید یه بار امتحانش کنم به نظر جذاب میاد ((:
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی