ممنون که انقدر دوست داشتنی هستی (:
بهت حسودیم میشه و طبعا غبطه میخورم به احوالت. همیشه توکل توی دلت حرف اول رو میزنه. توی هر طوفانی که میاد سمتمون اول از همه از آرامش یه سپر بزرگ میسازی و بعد میگردی دنبال راه حل. غصه؟ حقیقتا قلبِ بزرگی داری و غصهی دنیا توی اون جایی نداره. دلگیر؟ هیچ وقت یادم نمیاد از کسی دلگیر شده باشی، اگر هم شده باشی به خدا قسم که ناراحتیت خورشیدِ روز بعد رو ندیده. مهمتر از همه، ارزش قائلی برای آدمها. اگر چه که بحث و شوخی و اختلاف نظرهای زیادی داریم با هم، اما با همهی اینها به راستی و درستیِ حقایقِ قلبت ایمان دارم.
این حرفها رو چند وقت پیش هم سربسته بهت گفتم، ولی نمیدونم چرا در برابر تو یه ضعفِ عجیبی توی صحبت کردن دارم که به خاطر همون ازت خواهش کردم بعدا چیزی به روم نیاری، و نیاوردی هم.
توقعم از آدمها رو بردی بالا، هر کسی که سر راهم سبز میشه رو اول از همه با تو مقایسه میکنم؛ ببینم مثل تو قلبِ مهربونی داره یا نه. مثل تو صبوره و مدام دنبال راههای رسیدن به خدا میگرده یا نه. تا الان کسی نبوده که توان رقابت با صفتهای خوبت رو داشته باشه.
چند ماه پیش ثابت کردی که واقعا تسلیمی در برابر اونچه که خدا برات مقدر میکنه، همینطور امروز! که هر لحظه دلم میخواست بغلت کنم و دستت رو ببوسم و چشمهای سرخت رو نوازش کنم، اما مثل همیشه یه خجالت مسخره جلوم رو گرفت، ولی یه روز بالاخره باهاش مقابله میکنم و نمیذارم حسرت این محبت به دلم بمونه..
- ۰ نظر
- ۰۸ فروردين ۰۳ ، ۰۵:۵۶